ابوتراب

إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ

ابوتراب

إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

عکس پروفایل به مناسبت ایام محرم الحرام

برای مشاهده تصاویر در اندازه واقعی روی هر تصویر کلیک کنید.

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۳۴
محبوبه طباخیان

 

محمد به فکر مردم بود ، به فکر ماموریتی بود که خدا بر عهده اش گذاشته.میخواست هر طور که شده مردم را از کارهای زشت بازدارد و آنها را به کارهای خوب دعوت کند.در بین مردم بت پرست مکه ،آدمهای خوبی هم بودند که از ظلم و ستم بدشان می آمد.محمد به سراغ آنها رفت...و با آنها حرف زد.

کم کم حرفهای محمد در فکر و ذهن آنها اثر گذاشت و مسلمان شدند،و به محمد و خدای او ایمان آوردند.

فاطمه ی کوچک این تازه مسلمانها را میدید که هر روز به خانه آنها می آدند . کنار پدرش مینشستند و آیه های قرآن را گوش می دادند.فاطمه ی کوچک میدید که چطور پدرش راه و روش خداپرستی را به آنها می آموزد.

 

ویکی‌پدیا:نگاره روز/فوریه ۲۰۱۹ - Wikiwand

 

در خانه ی محمد بود که تکبیر گفتن و روبه خدا ایستادن آغاز شد.در آن سال ها آن خانه تنها خانه ای بود که در آن نماز میخواندند و خدا را میپرستیدند. فاطمه ی کوچک تنها دختری بودکه این چیزهارا میدید و یاد میگرفت.

فاطمه آیه های قرآن را میشنید و آیه ها در روح او اثر میگذاشت.در آن سالها فاطمه تنها بچه ی خانه بود. فاطمه جز پدرو مادرش هم صحبتی نداشت.برای همین همه ی توجه فاطمه به پدر و مادرش بود و از کارهای آنها درس می آموخت... یاد میگرفت که تنها در برابر خدا سجده کند ...فقط خدا را بپرستند.

فاطمه میفهمید که هر کس کار خوبی انجام دهد پاداش خوب میگیرد.اما رفت و آمد مسلمانها به خانه محمد و نماز خواندند و گوش دادن به آیه های  قرآن ،بت پرستهارا ناراحت میکرد.آنها میدانستند که اگر تعداد مسلمانها زیاد شود دیگر نمیشود به مردم ظلم کرد.برای همین بت پرستان تصمیم گرفتند که جلوی محمد را بگیرند و میخواستند او را مجبور کنند که مردم را به پرستش خدا دعوت نکند.آنها نقشه های زیادی کشیدند.مسلمانها را کتک زدند و شکنجه کردند.حتی در کوچه های مکه خاک برسر محمد ریختند و به طرف او سنگ پرت کردند.اما باز هم محمد مردم را به خدا پرستی دعوت میکرد.

بت پرستان نقشه ی دیگری کشیدند دور هم جمع شدند و باهم تصمیم گرفتند که محمد و مسلمانها را از شهر مکه بیرون کنند . مسلمانها هم خانه  ی خود را ترک کردند و به دره های زندیک مکه رفتند و در آنجا منزل کردند .

فاطمه ی کوچک هم همراه پدر و مادرش به آنجا رفتند .آنها سه سال در آن دره ی خشک و بی آب و سرپناه زندگی کردند.

 

 

زندگی در آن دره آنقدر سخت بود که بعد از سه سال وقتی مسلمانها به شهر مکه برگشتند بیمار و شکسته شده بودند.

بیشتعر از همه به خدیجه مادر مهربان فاطمه سخت گذشته بود.او آنقدر بیمار شده بودکه خیلی زود از دنیا رفت.بعر از او ابوطالب عموی پیامبر هم از دنیا رفت ...با رفتن خدیجه دل کوچک فاطمه شکست .حالا محمد برای فاطمه هم پدر بود و هم مادر.محمد هم که خدیجه را از دست داده بود تنها بود و فاطمه سعی میکردجای مهربانی های مادرش را پر کند. حالا هر وقت بت پرستان خاک برسر پیامبر میریختند فاطمه بود که با دستهای کوچکش،خاک و خاشا را از سر پدر پاک میکرد.

حالا فاطمه بود که هر وقت محمد با دلی پر درد به خانه می آمد با پدر حرف میزد و او را دلداری میداد.

فاطمه ی نوجوان آنقدر به پدرش مهربانی کردکه اورا مادر بابایش نامیدند.

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۲۸
محبوبه طباخیان

 

  • حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
  • نام : فاطمه
  • لقب : زهرا ، صدیقه
  • کنیه : ام الحسنین
  • نام پدر : محمد
  • نام مادر : خدیجه
  • تاریخ تولد : جمعه 20 جمادی الاخر سال پنجم بعثت ، مکه
  • تاریخ شهادت : سیزده یا پانزده جمادی الاول یا سوم جمادی الثانی سال 11 هجری
  • محل دفن : قبرستان بقیع ، مدینه

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۲۷
محبوبه طباخیان

 

وبلاگ پیش روی شما، جهت ترویج و تبلیغ عید بزرگ غدیر و شرکت در مسابقه ی دانستنیهای غدیرخم راه اندازی شده است. به دلیل اهمیت ولایت امیرالمومنین ، جامعه مبلغین عید غدیرخم در جهت ترویج و انتشار این مهم پرداخته است. امید است باکمک خداوند متعال وتلاش جوانان و نوجوانان این عیدعزیزوگرامی به صورت محتوایی و عمیق نشریابد.

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۵۴
محبوبه طباخیان

 

یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک  و ان لم تفعل فما بلغت الرسالته وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ 
 ای پیامبر،برسان به مردم آنچه را که از سوی پروردگارت به تو فرود آمده است،و اگر نرسانی،رسالت پروردگارت را نرسانده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می کند و خدا گروه کافران را هدایت نمی نماید.

 

 

 با توجه به آیه ی تبلیغ می توان به اهمیت رخداد روز غدیر،پی برد؛آنجا که خدا به پیامبر می فرماید اگر آنچه را که از جانب خدا به سوی او فرود آمده است را بیان نکند مانند آن است که گویا پیامبر وظیفه ی رسالت خود را تمام نکرده است. 
خبر مهمی در کار است... 
عید غدیر،رسمی ترین،بزرگ ترین و شریف ترین عید عالم خلقت است. 

 


این عید روزی است که خداوند: توبه ی حضرت آدم را پذیرفت، حضرت ابراهیم را از آتش نجات بخشید ،و برای رضای خدا آن روز را روزه گرفت موسی علیه السلام برادرش هارون را مقتدا و پیشوا ساخت و برای رضایت خدا آن روز را روزه گرفت، عیسی، وصی خود را معرفی کرد و برای رضایت خدا آن روز را روزه گرفت.


با توجه به مطالب فوق اهمیت و برکات روزه در این روز بر همگان آشکار می شود.

سوال اول: 

 آیا می دانید خانه تکانی برای عید غدیر خم چقدر ثواب دارد؟

 اگر بخواهیم به اهمیت خانه تکانی و زینت خود در روز عید غدیر اشاره کنیم باید بگوییم که در کتاب اقبال الاعمال اثر سید بن طاوس آمده است: 
اگر کسی در روز عید غدیر خانه تکانی کند،لباس عید بخرد و خود را برای عید زینت دهد :

خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره او را می آمرزد و ملائکه ای را مأمور می گرداند تا برای او حسنات بنویسند و درجات او را تا سال آینده مانند همین روز بالا ببرند پس اگر تا سال بعد از دنیا رفتبه عنوان شهید از دنیا رفته است و اگر زنده ماند به عنوان فردی سعادت مند زندگی خواهد کرد.
 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ  

حمد و سپاس مختص خداست که ما را از چنگ زدگان و در آویختگان به ولایت امیر المؤمنان و امامان طاهرین علیهم السلام قرار داد.  

سوال دوم:
آیا می دانید دید و بازدید عید در عید غدیر خم چقدر ثواب دارد ؟ 

کسی که در این روز مؤمنی را زیارت کند: خداوند در قبر او هفتاد نور را وارد می سازد و قبر او را وسیع می نماید و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند.

 بالای کجاوه ها بر آن خم غدیر

              گلواژه ی اکملت لکم شد تفسیر

بردست یداالهی حیدر صلوات        در بیعت با علی به پا شد تکبیر

 

wisgoon - ویسگون - ‌☫﷽☫ روز شمار عیدالله الاکبر ١۶ روز تاغدیر ‌‌ ‌ ↬✿◇🔅  ◇✿↫ ... - 26946413

 

 سوال سوم : 

 آیا می دانید خوشروئی با مؤمن در عید غدیر خم چقدر ثواب دارد؟

 سید ابن طاووس در کتاب إقبال خود نقل می کند: کسی که در روز غدیر به چهره ی برادر خود تبسم و لبخند نماید
خداوند نیز در روز قیامت با نظر رحمت به او نظر می کند و هزار حاجت او را برآورده می سازد  و برای او قصری از در (مروارید) خالص و ناب در بهشت قرار می دهد.

و چهره ی او را شاداب می گرداند. 
پیامبر پرسیدند: ای مردم چه کسی به مومنان از خودشان سزاوارتر است؟

گفتند:خدا و پیامبرش برما ولایت و سرپرستی دارند.

سپس فرمود: هر کس که من ولی و سرپرست اویم،علی نیز ولی و سرپرست اوست...

و این جمله را سه بار تکرار کرد.

در غدیر خم ولایت شد قبول،      برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشید غدیر

                                      شد امام و مقتدای ما، امیر

 

  • منابع :
    اقبال صفحه ی ۴۶۶ 
    اقبال جلد اول صفحه ی ۴۶۴ 
    اقبال جلد اول صفحه ی ۴۶۴ 
    اقبال نامه جلد اول صفحه ی ۴۶۴ 
     دین و زندگی سال سوم دبیرستان

 

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۴۷
محبوبه طباخیان

 

با رفتن پیامبر از دنیا علی برادر و بهترین یاور خود را از دست داد.حالا دیگر تنها دلخوشی علی ،فاطمه بود.فاطمه دختر پیامبر ،فاطمه یادگار محمد و همسر مهربان علی.حالا دیگر پیامبرنبود که مسلمانها را راهنمایی کند .با رفتن او خیلی از مسلمان ها سفارش های او را فراموش کردند.بیشتر از چند ماه از آخرین حج و حادثه ی غدیر نگذشته بود که مسلمانها فرمان پیامبر را از یاد برده بودندو یا به آن بی اعتنا شده بودند.

 

 

آنها دور هم جمع شدند و درست زمانی که علی مشغول خاکسپاری پیامبر بود،شورایی تشکیل دادند وابوبکر را به عنوان جانشین پیامبر انتخاب کردند.چند نفر از یاران علی که سفارش پیامبر را به یادداشتند دور او جمع شدند و از او خواستند که از حق خود دفاع کند. از علی خواستند سفارش پیامبر را به یاد مسلمانها بیندازد اما علی که نمیخواست بین مسلمانها دو دستگی و اختلاف بیفتد سکوت کرد و حرفی نزد.در خانه نشست و هر وقت که دلش برای پیامبر تنگ میشد به دختر او-به فاطمه- نگاه میکرد.

اما فاطمه هم از مرگ پدرش و رفتار مسلمانها با علی اندوهگین بود.فاطمه هم از فراق و جدایی پدرش گریه میکرد.او آنقدر گریه کرد و گریه کرد که کمتر از سه ماه از مرگ پیامبر فاطمه هم از دنیا رفت .حالا دیگر علی تنهای تنها شده بود. حالا دیگر همه ی دلخوشی او به بچه های فاطمه حسن و حسین بود،که پیامبر آنها را به دوش میگرفت و با آنها بازی میکرد.

 

 

بعد از مرگ ابوبکر،عمر جانشین او شد ...و بعد از عمر هم عثمان .خلافت این سه خلیفه 25 سال طول کشید.

در این 25 سال مسلمانها هر جا به مشکلی برمیخوردند به سراغ علی میرفتند.این سه خلیفه وقتی دچار مشکل پیچیده ای میشدند ،علی را صدا میکردند تا به کمکشان بیاید.عمر بارها و بارها گفته بود: اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.

 

 

 

اما بعد از 25 سال انگار تازه مسلمانها از خواب غفلت بیدار شدند ...انگار تازه بیاد سفارش پیامبر افتادند.بعد از آن همه وقت تازه فهمیدند که تنها کسی که میتواند جامعه ی اسلامی را درست رهبری کند علی است.

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۴۲
محبوبه طباخیان

 

  • امام علی (علیه السلام)
  • نام : علی
  • لقب : امیرالمومنین ، مرتضی
  • کنیه : ابوالحسن
  • نام پدر : ابوطالب
  • نام مادر : فاطمه دختر اسد
  • تاریخ تولد : 13 رجب -23 سال قبل از هجرت درخانه کعبه
  • تاریخ شهادت : 21 رمضان سال 40 هجری در مسجد کوفه
  • محل دفن : نجف ،عراق
  • مدت امامت : 30 سال
  • خلافت : 5 سال

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۴۱
محبوبه طباخیان

 

پس از فتح مکه به دست مسلمان ها، بیشتر بزرگان شهر مسلمان شدند.بقیه ی مردم هم گروه گروه اسلام می آوردند.حتی قبیله ها ی اطراف مکه هم مسلمان شدند.

 

20 Islamic Facebook Cover Photo For Muslims | Islamic wallpaper, What is  islam, Islamic images

 

خبر فتح مکه و مسلمان شدن سران بت پرست، باعث شد که مردم سراسر عربستان نماینده ای به مدینه بفرستندو از آیین مسلمانی سوال کنند.و بعد نزد قوم و قبیله خودشان برگردند و آنچه ها شنیده و دیده بودند برای آنها بازگو کنند.

به زودی اسلام در سرتاسر عربستان گسترش پیدا کرد.سال دهم هجرت بود و 63 سال از عمر پیامبر میگذشت.آن سال وقتی موسم حج نزدیک شد پیامبر خود را آماده کرد تا به مکه برود و یکبار دیگر خانه خدارا زیارت کند.مسلمان ها هم که عاشق او بودند و دلشان میخواست همه جا همراه آن حضرت باشند آماده سفر شدند.کاروان بزرگی از مسلمانها به طرف مکه حرکت کردند.پیامبر در مکه مراسم حج را به جا آورد و برای بازگشت به مدینه حاضرشد.او در میان انبوه مسلمانها به طرف مدینه حرکت کرد.کمی از راه را آمده بودند که برای استراحت توقف کردند.پیامبر زیر سایه ی درختی نشست؛مسلمانها پیامبر را دیدند که در فکر است و با کسی حرف نمیزند.در همان زمان جبرئیل نزد پیامبر آمد،تا پیام تازه ای از طرف خداوند به او ابلاغ کند.

جبرئیل گفت : ای محمد،پیامبری و رسالت خود را به بهترین شکل انجام دادی.امروز روزی است که باید وظیفه ی رسالت خود و همچنین دین اسلام را کامل کنی.بعد هم فرمان اصلی را به پیامبررساند.پیامبر امر خدارا اطاعت کرد.

 

فرهنگ

 

از همه مسلمانها خواست در آن محل جمع شوند.آنها که در راهند زودتر به آنجا برسند و آنها که از آنجا گذشته اند برگردند.

وقتی همه جمع شدند پیامبر از مردم خواست که با چند جهاز شتر سکویی درست کنند ...وقتی سکو آماده شد پیامبر بالا ی آن ایستاد و با صدای بلند گفت : ای مردم هم اکنون جبرئیل برمن نازل شد و فرمان خدا را به من ابلاغ کرد و از من خواست که آن را به شما بگویم.مسلمان ها که گوش به سخنان پیامبر داشتند پرسیدند فرمان خدا چیست ؟

پیامبر گفت: خداوند از من خواست که در این نقطه شمارا جمع کنم،و به شما بگویم که علی بن ابی طالب برادر من ،جانشین من و امام بعد از من است.هر کس من مولای اویم،علی هم مولای اوست.

 

A mot from Nahj Al-Balagha: The philosophy of silence of Imam Ali (A.S)  according to himself - International Shia News Agency

 

بدانید وآگاه باشید که من امر خدارا به شما گفتم و دین را کامل کردم.

همه با خوشحالی به علی تبریک گفتند اما عده ای به او حسادت ورزیدند و به ظاهر لبخند زدند...و رضایتشان را اعلام کردند.

بعد از این مراسم مسلمان ها حرکت کردند و هر کس به طرف شهر و دیار خود رفت.

 

اینفوگرافی/گواهی شاهدان حدیث ولایت

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۳۹
محبوبه طباخیان

 

  • حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)
  • نام : محمد
  • لقب : رسول الله ، مصطفی
  • کنیه : ابوالقاسم
  • نام پدر : عبدالله
  • نام مادر : آمنه
  • تاریخ تولد : جمعه 17 ربیع الاول 571 میلادی –سال عام الفیل- مکه
  • تاریخ رحلت : 28 صفر سال 11 هجری
  • محل دفن : مسجد النبی، مدینه
  • مدت پیامبری :23 سال

 

۰دیدگاه ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۳۵
محبوبه طباخیان